((شام غریبان))
امشب شقایقها به خاک و خون تپیدند
از جان بریدند و به ملک جان رسیدند
امشب خداجویان هوای عرش کردند
با خون مسیر راه خود را فرش کردند
امشب عزیز فاطمه با جسم عریان
افتاده پاره پاره بر خاک بیابان
امشب زمین کربلا دریای خون است
آب فرات از خون اصغر لاله گون است
امشب رباب از دیده ترک خواب کرده
از بهر اصغر دیده را پر آب کرده
امشب دل زینب به سینه می خروشد
خون جگر بر اشک چشمش می فروشد
امشب کند از خیمه ها آتش زبانه
دشمن زند اهل حرم را تازیانه
امشب گلان باغ زهرا زرد گشتند
از خیمه ها دور و بیابانگرد گشتند
امشب سکینه می خورد از شمر سیلی
گردد چو زهرا صورتش از کینه نیلی
امشب سه ساله دختری گیرد بهانه
از عمه می خواهد زبابایش نشانه
امشب به مقتل مادری پهلو شکسته
بالین بی سر پیکری تنها نشسته
((التماس دعا))